فرشته نیستم ولی اونقدری که به اطرافم نگاه میکنم کمتر میبینم کسی رو اذیت کرده باشم موارد خیلی کوچیکی رو یادم میاد که از روی نادونی بوده ولی تا متوجه شدم سعی کردم جبران کنم ولی خیلی کوچیک و ناچیز بودن ممکنه بگید همه از روی نادانی دیگران رو میرنجونن ولی من بیشتر توسط دیگران رنجیده شدم تا بخوام کسی رو برنجونم ممکنه بگید همه آدما خودشونو خوب میدونن که منم با این حرف موافقم یعنی میبینم که دیگران چجور رفتار هایی دارن ولی سعی کردم همیشه خودمو جای آدم بده ماجرا هم بذارم ولی دیدم واقعا من نیستم. فقط یه مورد می مونه اونم اینه که من متوجه خطا ها و اشتباه هایی که مرتکب میشدم نبوده باشم دیگران رفتار بد منو میدیدنو چیزی نمی گفتن و غصه میخوردن یعنی موقعی که من از بدی ای که دیگران بهم میکردن غصه میخوردم دیگران دیگه ای هم بودن که از بدی من غصه میخوردن ولی من نمی دونم کدوم رفتار های بد یعنی ممکنه منم مثل همون آدمای عوضی ای که از دستشون غصه میخوردم باشم. نمی دونم همیشه اینو میگم خدایا منو ببخش به خاطر هر خطایی که ازم سر زده دیگران رو هم اگه واقعا فایده ای داره یا اونا هم مثل من همین شرایط رو دارن میبخشم و سعی میکنم بدی هاشونو فراموش کنم.